مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر و کویش پر و بالی بزنم
او مردی بود که هزاران سفره گشود؛ هزاران چراغ برافروخت، بی آنکه لحظه ای از خود بگوید.
مردی که تلاشش، خانهها را استوار و راهها را هموار میساخت.
او که مهربانی را گسترده میخواست و انسانیت را ستایش میکرد.
روزهای دلتنگی مان را با برکت حضور معنوی او سپری می کنیم.
نسیم پر مهرش بر قلب های عاشقمان ماندگار...
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد یازدهم اردیبهشت ماه، یادآور دستان توانمند و ارادهی پولادین مردان ...
متن خبرجهان پر ز بدخواه و پر دشمن است همه مرز ما جای اهریمن است نه هنگام آرام و آسایش است نه روز درنگ ...
متن خبرنخستین گردهمایی تخصصی همکاران حوزه منابع انسانی گروه صنعتی گلرنگ با حضور مسعود سزاوار ذاکریان نایب رئیس هیئت مدیره و ...
متن خبر