مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر و کویش پر و بالی بزنم
او مردی بود که هزاران سفره گشود؛ هزاران چراغ برافروخت، بی آنکه لحظه ای از خود بگوید.
مردی که تلاشش، خانهها را استوار و راهها را هموار میساخت.
او که مهربانی را گسترده میخواست و انسانیت را ستایش میکرد.
روزهای دلتنگی مان را با برکت حضور معنوی او سپری می کنیم.
نسیم پر مهرش بر قلب های عاشقمان ماندگار...
گروه گلرنگ با حمایت انحصاری از تیم ملی پارادوومیدانی در دوازدهمین دوره رقابتهای جهانی ۲۰۲۵ هند، افتخارآفرینی ملیپوشان کشور را ...
متن خبرمسیری نو که از خانهای ساده آغاز شد؛ نه سرمایهای چشمگیر در کار بود، نه حمایتی ویژه! تنها دلِ قرصِ مردی از ...
متن خبرآغاز هر راه بزرگی با گامهای کوچک در دل روزهای سخت شروع میشود. گاهی داستانهای بزرگ در دل یک کوچهسار ...
متن خبر